!…سه نقطه های دل لیمو...!



هیچ وقتِ هیچ وقت تو زندگیم دلم نخواسته به گذشته برگردم تا یه کارهایی رو نکنم یا یه راه هایی رو نرم 
هیچوقت
چون همیشه سعی کردم بهترین کاری که میتونم رو انجام بدم که بعدش حسرت و پشیمونی ای در کار نباشه و موفق هم شدم
اما الان . وای از الان 
برای اولین باره که دلم میخواد برگردم به چندماه قبل و یکی از قشنگترین اتفاقهای زندگیم رو به تعویق و تاخیر بندازم ولی اون موقع تجربه اش نکنم
اخ که عمیقا دلم میخواست خواب بودم و بیدار میشدم میدیدم پنجشنبه ی چندماه قبله
میدونی مشکلم چیه؟اینکه همون موقع میدونستم . همون موقع این حس باهام بود که "این بهترین تصمیمی نیست که میگیری" همون موقع ته دلم خط خطی بود از حسرتی که امیدوار بودم سراغم نیاد اما دلمو زدم به دریای متلاطم دیگه ای
اخ نمیدونی چقدر قلبم پر از درد و حسرت میشه وقتی یادم میاد توی چه شرایط قشنگتری میتونستم ثبتش کنم و بمونه برام اما نه تنها اینکارو نکردم بلکه تصمیمم باعث شد الان دیگه حتی نخوام بهش فکر کنم

شنبه تا سه شنبه از 8 تا 5 کلاس دارم و وقتی میام خوابگاه واقعا جنازه ام :))) با این حال بعضی روزها با همکلاسی ها بعد کلاس توی محوطه میمونیم و گپ میزنیم و میچرخیم
اون روز با ب و ن جلوی خوابگاه تو چمن ها نشسته بودیم که لعنتی ها بحثشون روی دلتنگی و این چیزا بود 
من گفتم دلم واسه آدمها تنگ نمیشه ، چون میتونم از راه دور هم باهاشون در ارتباط باشم اما دلم واسه فندقم تنگ میشه زیااااد. که یهو رفتیم سمت مرگ زودتر حیوونهای خونگی و من گریه ام گرفت و اشک توی چشمام جمع شد :|| فکر کن! جلوی بقیه

دیگه اینکه حراست دانشگاه و خوابگاه به شدددددددت شروع کردن به گیر دادن . یه چیزی میگم یه چیزی میشنویااا 
حتی ماشینهایی که از بیرون میخوان وارد شن رو اگه دانشجو باشن سرنشینها رو حتما چک میکنن!! 
چرا واقعا؟!! چرا؟ من انقدرررر حساسم یکی بهم گیر بده انقدررر حساسم که نمیتونم حتی تصور کنم پرشون به پر من هم بخوره
من مناسب دانشگاه عمل میکنم اما با چیزایی که شنیدم و دیدم بعید نیست گیر بدن.

احساس میکنم تازه دارم وارد رشته ام میشم و نمیدونی چه لذذذذتی میبرم از کلاسها و آزمایشگاه ها . ذوق زده ام از اینکه دارم واقعا وارد وادی محقق شدن میشم
تشنه ی اینم درسامو خوب بخونم :)))) و احساس باسواد بودن داشته باشم. *_* 
تازه پیشنهاد دادم کیس نوار قلب هم باشم :)))

نکته ی آخرررر ^_^ آقا من حدودای آبان میام خود دانشگاه تهران واسه برگزاری یه سمپوزیوم. ینی افتخار دادم یکی از برگزار کننده ها باشم :))) خلاصه اگه یه وقت اونجاها بودید منتظر دیدن لیموتون باشید دیگه 


دلم برای روزهای بهتر از الانم تنگ میشه گاهی وقتا ولی نه قراره اون روزها برگردن نه من اون آدم سابقم
اگه پتانسیل بهتر شدن هم داشته باشه ، جنسش متفاوت با گذشته ست دیگه

بیاید قبل از رفتنم یکم ناشناس با هم گپ بزنیم :) حتی واسه اون کامنتهای عجیب غریب هم دلم تنگ شده :))
پس بگو .
(آی خراب سمت چپی واسه کامنته!!!)

میدونی من توی دنیای واقعی چه شکلی ام؟ توی محیطهای اجتماعی و فامیلی همیشه ساکت و لبخند به لبم . یه عضو بی ضرر و زیان که سرش تو لاک خودشه
توی جمع دوستای صمیمیم شیطون و خندان و پرسروصدام
اگه یه روز کسی ازم کمک بخواد تا جایی که بتونم کمک میکنم و اگه نتونم حتی احساس شرمندگی میکنم
همیشه سعی کردم خوب باشم و خوبی ها رو ببینم.سفیدی ها جلوی چشمم باشن
اما مدتیه که .
دیگه نه از اومدنی خوشحال میشم و نه از رفتنی ناراحت
همونطور که دوستی و دشمنی برام رنگ باختن
با خیلیها دیگه نیستم
اما دارم سعی میکنم اعتمادم رو به همونهایی هم که هستن کاملا از دست بدم
توقع و انتظار و اعتماد به آدمهای ساده ی بی تی مثل من ضربه های مهلک میزنه
دلم نمیخواد دنیای سادگیم رو از دست بدم و تبدیل بشم به یکی از همونهایی که الان ازشون میترسم
فاصله میگیرم.ساکت تر میشم.و از همه مهمتر دل خوش نمیکنم
به همه ی آدمهای زندگیم به چشم یه رهگذر نگاه میکنم و انتظار خوبی و لطفی ازشون ندارم
حتی ذهنم رو همیشه یکم آماده برای سیاه و خاکستری دیدن از جانب آدمها میکنم

دارم سعی میکنم کمترین حجم لباس ممکن رو با خودم ببرم و هی ازشون کم میکنم اما باز هم کمترین حجمم خیلی زیاده :| همه ی لباسها رو گذاشتم روی تخت و هر چندساعت یک دست ازشون کم میکنم ببینم اخرش به کجا میرسم !!

کم کم دارم میرم دیگه 
خونه بودنم سه ماه کامل هم نشد اما باز به این فضا و به این پنج تا عشق عادت کردم.بخصوص این دفعه که خیلی اتفاق ها افتاد
رفتنم برام تلخ تر از همیشه ست
کلا موقع خداحافظی با آدمها تمام خاطراتی که باهاشون داشتم مثل یه فیلم سریع از ذهنم رد میشن و امان از خداحافظی هفته دیگه م.
و باز دلتنگی فندقم :( خب من نمیخوام هی بیام و برم :/ یا بمونم یا برم دیگه

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یَا أَیُّهَا الْمُزَّمِّلُ اقتصاد - مدیریت - یادداشت روزانه شطرنج دلم شکست کرونا خرید اینترنتی اقلام سوپرمارکتی و میوه تره بار عمده ابزار یادداشتهای پراکنده وب سایت متوکلون طراحی سایت گرین وب | E dj hacker|